دلایل موفق نبودن بازارگردانها
الزام شرکتها به تامین سهم و آورده نقدی توامان تا حد زیادی مشکلات را برطرف کند. در خصوص آورده نقدی نیز باید مبلغ به میزانی تعیین شود که تکافوی جبران تعهدات بازارگردانی در زمان ریزش سهم را داشته باشد.
مهمترین هدف از ایجاد رکن بازارگردانی در بازارها کمک به نقدشوندگی بازارهاست. نقدشوندگی در بازار سرمایه هم تابع شرایط محیطی خاص خود است. یکی از این ویژگیهای محیطی اقتصادی حجم بالا و سریع تغییرات سیاستگذاری و متغیرهای کلان اقتصادی است.
در این شرایط طبیعتا بازار سرمایه درگیر نوسانات و التهابات دائمی و مزمن خواهد بود. بنابراین طبیعی است که با وجود محدودیت دامنه نوسان بهراحتی نمادها در صف فروش یا صف خرید قفل شوند. از سوی دیگر به علت کمبود و رشد نیافتگی ابزارهای مالی عملا بازارسرمایه یک طرفه است و انتفاعی در زمان ریزش و اصلاح برای سهامداران ایجاد نمیکند و در نهایت منجر به نوسانات شدید در بازارسرمایه میشود. اما اساسا بازارگردانها در انجام ماموریت محوله موفق بودهاند
پر واضح است که عملکرد قابل قبولی نداشتهاند، البته به نظر میرسد در این مورد نمیتوان بازارگردانها را مقصر دانست. هرچند هنوز مشکلاتی از جمله سفارشگذاری دستی در این بخش دیده میشود اما بخش اصلی ایرادات مربوط به بخش تدوین دستورالعملها و محتوای قرارداد سبدگردانی با شرکتهاست، هرچند در بخش نقایص مقرارتگذاری با تدوین دستورالعمل جدید ایرادات تا حدی مرتفع شد. تقاضای برگزاری حراج ناپیوسته با دامنه نوسان قیمتی ۴ برابر دامنه نوسان عادی، در صورتی که نماد در ۵ روز متوالی با صف خرید یا فروش مواجه باشد، یکی از مهمترین مزایایی است که دستورالعمل جدید برای بازارگردانها در نظر گرفته شده است. پیش از این در صورتی که قیمت ورقه بهادار در پنج جلسه معاملاتی متوالی بیش از ۳ برابر دامنه مجاز نوسان، در یک جهت تغییر میکرد و در عین حال عرضه و تقاضای ورقه بهادار به تعادل نرسیده بود، بازارگردان از اجرای تعهدات بازارگردانی معاف میشد. در این شرایط عملا نماد اندک معامله روزانه خود را هم که توسط بازارگردان رقم میخورد از دست میداد.
از طرفی الزام شرکتها به تامین سهم و آورده نقدی توامان تا حد زیادی مشکلات را برطرف کند. در خصوص آورده نقدی نیز باید مبلغ به میزانی تعیین شود که تکافوی جبران تعهدات بازارگردانی در زمان ریزش سهم را داشته باشد.
- رسول احمدی
- ۱۴۰۰/۱۰/۰۴
- 166 بازدید